۱۸ سالم بود که رسما شاگرد مهران دوستی شدم، قبل از آن البته به خاطر یک سری فعالیتهای مجاز رسانهای دیده بودم و میشناختمش. کلاسی که برای من کلی اعتبار داشت. از اعتماد به نفسی که پشت صدام امده بود تا احترامی که شاگرد دوستی بودن برایم به همراه داشت. ۱۸ سالم بود و خیلی کوچک تر از این بودم که قدر ثانیههای دوستیمون رو بدونم. بعد از کلاس اما چندین بار دیدمش. از جشنوارههای مختلف گرفته تا سفری که به بهانه «سند چشم انداز ۱۴۰۴» با هم داشتیم. چند روز پیش بهش زنگ زدم که ازش مصاحبه بگیرم، مصاحبهای که شد آخرین مصاحبه مهران دوستی!
امام رضا(ع)؛ قویترین پشتوانه زندگی
ما که دلمان برای هر کاری دنبال بهانه میگردد، وقتی حرم امام هشتم(ع)مان همین جا کنارمان باشد بهانههای دلتنگیمان برای پابوسیاش بیشتر میشود؛ دلتنگی برای حرم…